درد ما را چیست درمان، الغیاث! - همیار مشاوره

به گزارش همیار مشاوره، درد یک احساس ناخوشایند و تجربه بدی است که ممکن است همراه با صدمات واقعی یا بالقوه بافتی باشد. بروز درد در اثر تبادلات شیمیایی و تغییراتی ناشی می گردد که نتیجه واکنش سه بخش عمده در بدن است. این نواحی شامل اعصاب محیطی، نخاع و مغز است که هر یک نقش مهمی در پیدایش درد دارند.

درد ما را چیست درمان، الغیاث!

نویسنده:سهیلا عابدین پور

دردنامه؛ تمام آنچه باید درباره درد بدانید

همه ما در زندگی خود بارها با بیماری های گوناگون دست و پنجه نرم نموده ایم. احتمالا آنچه در تمام انواع بیماری ها مشترک است، تجربه حس ناخوشایندی به نام درد است؛ سردرد، دندان درد، پادرد و انواع دیگر درد که ممکن است گذرا یا دوره ای یا حتی در برخی از بیماری ها مزمن باشد. درد به تنهایی بیماری نیست بلکه نشان از وجود یک اختلال و بیماری در بدن است و در هر کجای بدن ما که باشد باعث بروز اختلال در کار، خواب، احساس شادابی و نشاط و سلامت کلی بدن می گردد. درد ما را گاهی خسته و عصبی می نماید و با وجود آن حوصله انجام صحبت یا روابط اجتماعی با دیگران را از دست می دهیم. گاهی این قدر درد ما را کلافه می نماید که دیگر قادر به تحمل آن نیستیم و به سراغ مسکن ها می رویم، غافل از اینکه باید ریشه برخی از این دردها را پیدا کنیم.

احساس درد تجربه ای جهانی است و تمام مردم روی زمین از این نظر یکسان هستند. به دلیل اهمیت این موضوع، دانشمندان علوم پزشکی در دهه اخیر توجه خاصی به شناسایی ماهیت و چگونگی بروز درد داشته اند. در نتیجه این تحقیقات معین شده که اندازه احساس درد و چگونگی پاسخ به آن تا حد زیادی به شرایط جسمی، روحی و فرهنگی افراد بستگی دارد. روبروه قبلی اشخاص با درد هم در چگونگی احساس آن موثر است.

اگرچه درد در بسیاری از موارد نشانه بیماری محسوب می گردد اما چنانچه این حالت ادامه یابد تبدیل به شرایطی مزمن می گردد. در این حال دیگر درد نه به اسم علامت بیماری بلکه خود یک بیماری محسوب می گردد که احتیاجمند توجه خاصی است.

تعریف درد

درد یک احساس ناخوشایند و تجربه بدی است که ممکن است همراه با صدمات واقعی یا بالقوه بافتی باشد. بروز درد در اثر تبادلات شیمیایی و تغییراتی ناشی می گردد که نتیجه واکنش سه بخش عمده در بدن است. این نواحی شامل اعصاب محیطی، نخاع و مغز است که هر یک نقش مهمی در پیدایش درد دارند.

درد در بسیاری از موارد نشانه بیماری محسوب می گردد اما اگر این حالت ادامه پیدا کند و مزمن گردد به شرایطی مزمن تبدیل می گردد و در این حالت دیگر به اسم علامت بیماری نیست بلکه یک بیماری محسوب می گردد و احتیاج به توجهات بیشتر دارد.

دلیل درد

همه بافت های بدن با گیرنده های خاص عصبی پوشیده شده اند. این اعصاب طوری طراحی شده اند که می توانند درد را منعکس نمایند. مثلا وقتی دست مان می سوزد یا دچار آسیب های مکانیکی می گردد، لای در ماشین می ماند یا در اثر برخورد با مواد شیمیایی ملتهب می گردد، وقتی این گیرنده ها تحریکات دردناک را حس می نمایند، به وسیله اعصاب پیغام هایی را به طناب نخاعی ما می فرستند. پیغام درد به وسیله نورون های عصبی در نخاع به مغز یعنی بخشی از آنکه مربوط به درد است و به نام تالاموس خوانده می گردد منتقل می گردد و ما درد را درک می کنیم؛ و اما نواحی موثر در پیدایش درد:

اعصاب محیطی: شامل شبکه ای از رشته های عصبی است که در سراسر بدن گسترده شده اند. تماس با پایانه های این رشته های عصبی حس درد را به همراه خواهد داشت. در اندام هایی مثل پوست، مفاصل، عضلات و سایر اندام های بدن میلیون ها عدد از این پایانه ها که به نام گیرنده های درد نامیده می گردد، دیده می گردد. این گیرنده ها در نواحی ای که بیشتر مستعد آسیب هستند مثل انگشتان دست و پاها تجمع بیشتری دارند. به همین خاطر هنگامی که یک براده فلز یا تراشه چوب وارد پوست دست می گردد، درد بسیار شدیدی را به همراه خواهد داشت. جالب است بدانید در 5/2 سانتی متر مربع از پوست بیش از 1300 گیرنده درد وجود دارد. این گیرنده ها انواع متفاوتی داشته که هر یک تغییرات خاصی را احساس می نمایند. آنها بعلاوه التهاب موجود در بافت ها و عفونت ها را کشف و شناسایی نموده و در این حالت پیغام هایی را به شکل تکانه های الکتریکی به نخاع و مغز می فرستند.

نخاع: هنگامی که پیغام های درد به این ناحیه رسیدند، با سلول های عصبی ویژه ای که به اسم فیلتر عمل می نمایند، روبرو خواهند شد. درخصوص دردهای شدید مثل حالتی که دست ما به یک ظرف داغ می چسبد، پیغام ها به سرعت به طرف مغز ارسال خواهند شد و در موارد دیگر که زیاد حاد و فوری نیستند سرعت ارسال پیغام ها کمتر است.

مغز: مرکز تجزیه و تحلیل پیغام های درد در مغز واقع شده است. این عضو با ارسال پیغام به سایر قسمت های بدن فرآیند بهبود عضو آسیب دیده را تسریع می نماید. مثلا هنگامی که انگشت شما زخم می گردد، مغز با ارسال علایم خاص به سیستم اعصاب موجب ورود خون بیشتر به محل آسیب دیده می گردد.

انواع درد

متخصصان در آنالیز درد آن را به دو نوع حاد و مزمن تقسیم می نمایند که هر یک ویژگی های به خصوصی دارند.

درد حاد: درد حاد معمولا با بیماری و زخم همراه است. درد حاد می تواند یک لحظه ادامه داشته باشد مثل نیش حشره و یا هفته ها به طول بیانجامد مثل سوختگی. هنگامی که شخصی به درد حاد مبتلا می گردد، دقیقا می داند که چه محلی آسیب دیده است.

درد مزمن: چنانچه درد بیش از چند ماه ادامه یابد، به اسم درد مزمن شناخته می گردد. درد مزمن می تواند دایمی و یا متناوب باشد (مثل دردهای میگرنی.) برخلاف دردهای حاد در حالت مزمن ممکن است دلیل درد نامعلوم باشد. در آنالیز آسیب اولیه تمام شواهد بر بهبودی محل آسیب دیده دلالت دارد اما درد همچنان باقی است و گاهی حتی شدیدتر می گردد.

سال ها قبل، اشخاصی که از دردی که هیچ گونه علایم ظاهری نداشت شکایت می کردند، به اسم دروغگو تلقی شده و یا ادعای آنها برای جلب توجه و محبت اطرافیان تصور می شد اما اکنون پزشکان واقعیت وجود چنین دردهای مزمنی را تایید می نمایند. در برخی موارد آسیب به اعصاب در اثر ابتلا به بیمای های گوناگون به دردهای شدید منجر می گردد. مثال واضح این مورد بیماری دیابت است که در اثر افزایش بیش از حد قندخون رشته های عصبی کوچک در دست و پاهای فرد بیمار آسیب دیده و به ایجاد دردهای شدید در انگشتان و پنجه پا منجر می گردد.

درد عضوی که وجود ندارد: افرادی که دست و یا پای خود را از دست داده اند گاهی اوقات در دست یا پای قطع شده احساس درد شدیدی دارند. مثلا شخصی که پایش قطع شده است در پنجه پای خود احساس درد می نماید. این مشکل پیچیده که درمان آن هم بسیار سخت است، در اثر تحریک مسیرهای انتقال درد از محل عضو قطع شده به طرف مغز اتفاق می افتد و یک مشکل پیچیده احساسی و روانی است.

درد راجعه: شاید تا حالا در خصوص درد راجعه چیزهایی شنیده باشید. این به معنی آن است که درد از یک ارگان یا بخش دیگری از بدن می آید اما در بخش دیگری از بدن احساس می گردد. مثال شایع این دردها، دردهای قلبی است که ممکن است در شانه چپ یا بازوی چپ احساس گردد. دردهای راجعه زمانی رخ می دهند که مسیرهای عصبی یک ارتباطی در طناب نخاعی با هم برقرار می نمایند. ساختمان های عمقی نظیر قلب به وسیله اعصاب مختلفی که از پوست می آیند، تامین می شوند. در طناب نخاعی، هم اعصاب عمقی و هم اعصاب جلدی به اسم یک عصب واحد با هم تلاقی پیدا می نمایند. این به معنی آن است که اگر قلب یک پیغام دردناک به مغز بفرستد به وسیله یک عصب نخاعی مغز نمی تواند تغییر کند که درد از قلب می آید یا از ناحیه پوست چون خیلی از دردها به وسیله پوست ارسال می شوند و به ندرت ممکن است درد از اعصاب عمقی احساس گردد، مغز پیغام دردناک را طوری تفسیر می نماید که از پوست می آید بنابراین دردهای اعضای عمقی در پوست ناحیه های دیگر احساس می گردد.

تحمل درد

شرایط احساسی و روانی افراد و تجربیات گذشته آنها در روبروه با درد در چگونگی تحمل آن بسیار موثر است. به اسم مثال کودکی که هرگز به دندانپزشک مراجعه ننموده است در برخورد با وسایل دندانپزشکی درد بسیار زیادتری را احساس می نماید. در حالی که افرادی که قبلا با این وسایل روبرو بوده اند درد کمتری را حس می نمایند. شرایط فرهنگی مردم هم در تحمل درد موثر است. چنانچه شما در فرهنگی عظیم شده اید که تحمل مصایب و سوختن و ساختن را به شما آموخته است، بهتر می توانید درد را تحمل کنید. در حالی که برخی اشخاص با کوچک ترین ناملایمات بیشترین شکایت و ناراحتی را ابراز می نمایند.منبع:www.salamat.com

/خ

منبع: راسخون