بفرمایید! آشپزخانه خودتان است ، با تدبیر مادرم، همه فن حریف شدم

به گزارش همیار مشاوره، با 35 سال سن، 25 سال تجربه کار عملی دارد. موفقیت امروزش در 2 عرصه مختلف کابینت سازی و آشپزخانه داری را هم باید به حساب همین مداومتش در کار از دوره نوجوانی گذاشت.

بفرمایید! آشپزخانه خودتان است ، با تدبیر مادرم، همه فن حریف شدم

همیار مشاوره-مریم شریفی: اما حمید احمدی، از دیگر رازهای موفقیتش این طور برایمان می گوید: این که انسان در فکر اشتغالزایی برای دیگران باشد، باعث افزایش رزق و روزی خودش هم می گردد. من کاملاً این واقعیت را لمس نموده ام. از وقتی با راه اندازی آشپزخانه، برای عده ای ایجاد اشتغال کردم، رونق کار کابینت سازی ام هم بیشتر شده... در آشپزخانه کوچک و نوپای محله بیسیم، با مدیر کارآفرین و اعضای آشپزخانه گفت وگو کردیم.

قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

با تدبیر مادرم، همه فن حریف شدم

پدرم نانوایی داشت و جز این کار، در کار دیگری سررشته نداشت. به همین علت مادرم اصرار داشت من و برادرانم همه کارها را یاد بگیریم و در رشته های مختلف مهارت کسب کنیم. به این ترتیب، در تابستان های دوران مدرسه، شغل های مختلفی را امتحان و حتی دستفروشی را هم تجربه کردم. وقتی در رشته مکانیک فارغ التحصیل شدم، برخلاف خیلی از هم دانشگاهی هایم، کلی تجربه کار عملی داشتم و به همین علت خیلی زود مشغول کار شدم. از کار در حوزه ساخت دستگاه های نساجی و مواد غذایی، به عنوان یک فعالیت تخصصی راضی بودم اما می دانستم در این کار نمی توانم مستقل شوم چون به سرمایه ای بزرگ احتیاج داشت. بنابراین به برادرم که در کار کابینت و دکوراسیون بود، ملحق شدم و یک آگهی در روزنامه زندگی ما را متحول کرد.

کارآفرین جوان منطقه در ادامه می گوید: برای برپایی یک نمایشگاه در بندرعباس به یک گروه کابینت ساز احتیاج داشتند. این همان فرصتی بود که منتظرش بودیم. من، 2 برادر و پسرعمویم رفتیم بندرعباس که یکی دو ماهه برگردیم اما 12 سال آنجا ماندگار شدیم! آن نمایشگاه، معرف کار ما و سکوی پرتابمان شد. مهارت، طرح های نوآورانه، و توانایی مان در راه اندازی کارگاه های کابینت سازی، امتیاز ما نسبت به گروه های دیگر بود و به همین علت، هیچ وقت بیکار نماندیم. آن موقع که قیمت دستگاه های برش خیلی بالا بود، من با یک دهم قیمت، این دستگاه را برای مشتریان می ساختم و کارگاه شان را راه می انداختیم. در آن سال ها ما خیلی از جوانان بندری را کابینت ساز کردیم. با عایدی کار در بندر، هم خانه دار شدم و هم توانستم یک کارگاه مستقل در شهریار راه بیندازم.

از کابینت سازی تا آشپزخانه داری!

سال گذشته با هدف توسعه کارم، یک تعاونی تشکیل دادم. وقتی برای رایزنی درباره در اختیار گرفتن فضای نمایشگاهی و استفاده از حمایت های شهرداری از تعاونی ها، به شهرداری مراجعه کردم، پیشنهاد کردند با توجه به سکونتم در محله کیانشهر، به کانون همیاران نوساز منطقه بپیوندم. پذیرفتم و به عنوان دبیر کارگروه کارآفرینی و اشتغالزایی عضو این کانون شدم. کوشش اعضای این کانون که از میان اهالی منطقه انتخاب شده بودند، جلب اعتماد و مشارکت هرچه بیشتر اهالی بافت فرسوده در طرح نوسازی، به وسیله خدمات رسانی به آنها در حوزه های مختلف بود. ما در کارگروه کارآفرینی پیشنهاد کردیم با شناسایی اصناف فعال در محله های دارای بافت فرسوده(مثل صنف آهنگر، بنا، معمار و...)، از تخصص و نیروی کار آنها در نوسازی این محله ها و انبوه سازی ها استفاده گردد. وقتی نوسازی بافت فرسوده باعث رونق کسب و کار اهالی محله و ایجاد اشتغال برای جوانان گردد، بدون شک، اهالی همراهی بیشتری با این طرح خواهند داشت. علاوه بر این، تصمیم گرفتیم با راه اندازی مشاغل خانگی مثل شمع سازی و بسته بندی پوشاک برای بانوان احتیاجمند محله، خدمتی هم به این گروه داشته باشیم. در همان اثنا، معرفی یک فضای آماده برای راه اندازی یک آشپزخانه از طرف دفتر تسهیلگری نوسازی محله بیسیم، فعالیت من در این عرصه را وارد فاز تازهی کرد. می خواستم بعد از پیدا کردن یک گروه حرفه ای آشپزی که در فکر راه اندازی کار مستقل هستند، آشپزخانه را به آنها بسپارم و بروم اما وقتی به لطف یکی از دوستانم این گروه را پیدا کردم، دیدم دستشان از سرمایه مالی، خالی است. پس پای کار ماندم و آشپزخانه با سرمایه من و مهارت آنها راه افتاد.

آشپزخانه، عامل اشتغال جوانان محله

صادقانه می گویم از مشارکت در ایجاد این آشپزخانه، به کسب سود هم فکر می کردم اما نیت خیر نهفته در این کار که عبارت بود از ایجاد اشتغال برای تعدادی از اهالی محله، برایم مهم تر بود. بنای کارمان را هم بر جذب نیروهای محلی گذاشتیم. به این ترتیب، 2 نیروی پیک موتوری، منشی و 2 تراکت پخش کن ما همگی از ساکنان محله بیسیم و اطراف آن انتخاب شدند. حالابا احتساب گروه آشپزی، 8 نفر به واسطه این آشپزخانه مشغول کار شده اند. مهارت گروه آشپزی مان، که برخلاف دیگر آشپزخانه ها به ما امکان تهیه غذاهای خارجی و تأمین غذاهای مهمانی ها و جشن ها را هم داده، و عرق و علاقه نیروهای محلی به آشپزخانه، باعث شده در مدتی کوتاه، به نتیجه ای مطلوب برسیم و تعداد زیادی مشتری ثابت پیدا کنیم. اینجا همه ما حق را به مشتری می دهیم و جلب رضایت و اعتماد او را بر همه چیز مقدم می دانیم. کافی است یک بار غذاهای ما را امتحان کنید. قول می دهم به صف مشتریان ثابت ما می پیوندید! (با خنده)

احمدی در تشریح برنامه هایی که برای آینده کاری اش دارد، می گوید: قصد دارم هم کار کابینت سازی ام و هم آشپزخانه را توسعه دهم. می خواهم این آشپزخانه را در همین منطقه و با استفاده از نیروهای جویای کار همین محله ها در سطح یک سالن بزرگ توسعه دهم. البته همچنان پیگیر موضوع کارآفرینی در محله های دارای بافت فرسوده هم هستیم. از همین جا از خیرین، هنرمندان و کارآفرینان نیک اندیش دعوت می کنم در این عرصه، به ما ملحق شوند و در صورت تمایل برای مشارکت در امر عام المنفعه کارآفرینی، به دفاتر تسهیلگری نوسازی محله های بیسیم و طیب مراجعه نمایند.

ترجیح می دهم در منطقه خودمان کار کنم

در 24 سالگی، 15 سال سابقه کار دارد. می گوید از همان دوره هدایت، دوست داشته برای خودش عایدیی داشته باشد. بنابراین تابستان ها به جای وقت گذرانی، کار می کرد. سمیرا طالب، ساکن هاشم آباد و منشی آشپزخانه، می گوید: از خیاطی، گلدوزی و عرسک دوزی تا فروشندگی و کار در مرکز اسناد رسمی را تجربه نموده ام. از وقتی فروشگاه محل کارم در میدان خراسان تعطیل شد، دنبال کار تازه بودم تا این که آگهی این آشپزخانه را دیدم. همزمان با این آشپزخانه، در یک فروشگاه معتبر در منطقه مجاور هم فرصت اشتغال داشتم اما خودم اینجا را انتخاب کردم چون علاوه بر محیط سالم، به محل زندگیم نزدیک است و برای رفت و آمد به مشکل برنمی خورم. این ویژگی محل کار، از نظر بانوان شاغل، یک امتیاز محسوب می گردد.

رضایت اینجا را در رستوران های کیش نداشتم!

آنقدر از دست پختش تعریف می نمایند که خیال می کنی قرار است با یک مرد میانسال با کوله باری از تجربه روبه رو شوی. اما سرآشپز آشپزخانه محله بیسیم، که می گویند آشپزخانه ها برایش سر و دست می شنمایند، یک جوان 25 ساله است! بهروز خسروی، با لبخندی که از روی لبش محو نمی گردد، می گوید: آشپزی را از نوجوانی آغاز کردم. همراه عمویم برای آشپزی در هیئت ها می رفتم و از همان موقع عاشق آشپزی شدم. 8 سال قبل هم با شرکت در کلاس های یکی از مربیان آشپزی تلویزیون، آشپزی حرفه ای را یاد گرفتم و بعد از آن در چند هتل و رستوران معروف تهران کار کردم. تا همین پارسال، در یکی از رستوران های کیش، سرآشپز بودم و حقوق بالای 2 میلیون تومان می گرفتم اما رها کردم و آمدم! برخی جاها فقط نام دارند اما مردم از مشکلاتش خبر ندارند. من کار در این آشپزخانه کوچک را به خیلی از رستوران های بزرگ ترجیح می دهم. اخلاق مدیر و روابط اعضای این آشپزخانه با هم، خیلی خوب است. این مسائل برای من از پول، مهم تر است.

----

*منتشر شده در همیار مشاوره محله منطقه 15 در تاریخ 1393/05/25

منبع: همشهری آنلاین

به "بفرمایید! آشپزخانه خودتان است ، با تدبیر مادرم، همه فن حریف شدم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بفرمایید! آشپزخانه خودتان است ، با تدبیر مادرم، همه فن حریف شدم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید