مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت پنجم)

به گزارش همیار مشاوره، شاید تابه حال شنیده باشید که مکان ها، ساختمان ها، آرامگاه افراد مشهور یا حتی برخی از شهرها که در گذشته بسیار پرکاربرد، پربازدید و مشهور بوده اند، امروزه به دلایل مختلفی چون تغییرات آب و هوایی، جنگ، دلایل سیاسی و پیشرفت کشورها، یا به طور کلی از بین رفته یا به یک مکان دیگر تبدیل شده اند و استفاده های قبلی را ندارند. پس اگر علاقه مند به دانستن سرگذشت این قبیل مکان ها هستید، با خبرنگاران همراه باشید تا در ادامه معرفی این مکان ها در این مقاله، 5 مکان دیگر را به شما معرفی کنیم.

مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت پنجم)

مقاله مرتبط:

مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت اول)مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت دوم) مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت سوم) مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت چهارم)

Fort Trumbull

در سال 1998، در میان مسئولین و ساکنان نیولندن در ایالت کانکتیکت (Connecticut)، رگه های از امید زنده شد. شرکت دارویی فایزر (Pfizer)، تصمیم گرفت که با ساخت یک مرکز تحقیقات عظیم 300 میلیون دلاری، علاوه بر گسترش فعالیت خود در نیولندن، روحی تازه هم در آن بدمد. محل این ساختمان قرار بود در ناحیه Fort Trumbull نیولندن باشد و نام آن را پارک زیست فناوری نیولندن بگذارند. برای ساختن اتاق های هتل ها، رستوران ها و دیگر امکاناتی که فایزر (Pfizer) و مسئولان شهر معتقد بودند که با وجود پارک زیست فناوری و جذب بازدیدکنندگان به آنها نیاز است، ساکنان و همسایگان Fort Trumbull باید محل زندگیشان را برای تحقق این امر ترک کنند. یکی از مدیران اجرایی این پروژه در سال 2001 گفت: فایزر(Pfizer)، به محلی فوق العاده برای فعالیت نیاز داشت و ما علاقه ای نداشتیم توسط منازل مسکونی احاطه شویم. مسئولان شهری برای به دست آوردن منازل مسکونی اهالی دست به کار شدند. اما 7 نفر از صاحبخانه ها حاضر به همکاری نشدند و از آنها به دادگاه شکایت کردند. حکومت ها این قدرت را داشتند که از اموال شخصی البته اغلب با پرداخت قیمت مقرر آن برای منافع عمومی استفاده کنند. یکی شاکیان شخصی به نام کلسو (kelso) در مقابل مسئولین شهر نیولندن بود. هر دو طرف به دادگاه عالی فراخوانده شدند و در سال 2005، دادگاه مقرر کرد که مسئولین می توانند از این منازل برای منافع عمومی استفاده کنند و صاحبان خانه دادگاه را باختند. ساکنان مجبور به ترک خانه هایشان شدند. پس از عزیمت ساکنین، خانه ها جابه جا و یا تخریب شدند. شرایط برای هنرنمایی و ساخت منطقه Pfizer مهیا شد، اما هرگز این اتفاق نیفتاد. فایزر (Pfizer) نقشه خود را تغییر داد و شهر را ترک کرد و تجهیزات شان را در آن شهر چند سال قبل از اتمام تخفیفات مالیاتی شان فروختند. خانه های Fort Trumbull برای همیشه از بین رفتند و تنها چیزی که جای آنها را گرفت 90 هکتار از علف های هرز بی ارزش بود.

Great Stove

دوک ششم دوون (Devon shire) ، علاقه شدیدی به گیاهان عجیب و غریب داشت. تا آنجاییکه در سال 1835، یک هیئت را برای جمع آوری گیاهان و پیازگل ها به جنوب آفریقا و هندوستان فرستاد تا آنها را در کاخ خود قرار دهد. باغبان او Joseph Paxton یک گلخانه بسیار بزرگ درست کرده بود که با نام Great Stove از آن یاد می شد. این محل بزرگترین گلخانه موجود در دنیا بود. این گلخانه با میله های محکم چدنی، چوب های روکش شده و قاب های شیشه ای پوشیده شده بود که Paxton به سبب این شیشه های فراوان به آن لقب دریایی از شیشه داده بود. گیاهان دوک در شرایط آب و هوایی و درجه حرارت مناسب نگهداری می شدند و 8 دیگ بخار زغال سنگی در زیر گلخانه آن قرار داشت که برای تامین گرمای آن درنظر گرفته شده بود. ساخت این گلخانه عظیم 4 سال به طول انجامید و در سال 1840 افتتاح شد. پرندگان گرراستای در میان درختان دوک پرواز می کردند و ماهی های وارداتی در آب چشمه هایش شنا می کردند. ملکه ویکتوریا در سال 1843 ازگلخانه دوک (Great Stove) دیدن کرد (در حالی که راستا بازدید او با 12000 لامپ چراغانی شده بود)، چارلزدراوین (Charles Darwin) - زیست شناس بریتانیایی - در سال 1845 هم که از این گلخانه به آنجا رفت، آن را اینگونه توصیف کرد: طبیعت مغلوب هنر انسانی شده است! شکوه و عظمت Great House از بین رفت. در طول جنگ دنیای اول، کمبود زغال سنگ باعث شد گرمای گلخانه از بین برود و بسیاری از گیاهان درون آن از بین رفتند و در سال 1920 با دینامیت کاملا تخریب شد.

ستون نلسون (Nelson)

پس از مرگ دریاسالار هورشیو نلسون (Horatio Nelson) در سال 1805 در ترافالگار، به منظور بزرگداشت زندگی و پیروزی های وی، مسئولین شهر دوبلین تصمیم گرفتند که یک یادبود به افتخار وی بسازند. منابع مالی آن تامین شد و پروسه ساخت آن از سال 1808 تا 1809 به طول انجامید. این یادبود یک ستون بود که توسط Francis Johanston طراحی شده و یک مجسمه از نلسون (Nelson) که توسط Krik Thomas ساخته شده بود و دربالای این ستون قرار می گرفت. این ستون 121 فوت (حدود 37 متر) بلندی داشت و بازدیدکنندگان می توانستند با پرداخت مبلغی به بالای این برج بروند و به تماشای شهر دوبلین بپردازند. این بنا در میان تمامی آشفتگی های ایرلند - شورش در عید پاک و جنگ های داخلی ایرلند - در حدود یک قرن و نیم جان سالم به در برد. حتی با وجود استقلال ایرلند از بریتانیا همچنان مجسمه این قهرمان بریتانیایی در قلب دوبلین پابرجا مانده بود. تا اینکه در اوایل صبح روز 8 مارس 1966، جمهوری خواهان ایرلندی این برج را منفجر کردند، مجسمه نلسون سوخت و نیمی از برج نیز تخریب شد و به پایین افتاد. اما درپی این انفجار کسی آسیب ندید. به دستور و صلاحدید رئیس جمهور وقت ایرلند de valera Eamon ، سر مجسمه را که سالم مانده بود به صورت هوایی از کشور خارج کردند و بقایای برج هم توسط یکی از مهندسین ارتش تخریب شد. سرنلسون که حفظ شده بود، در یک کلبه نگهداری می شد که چندین بار هم برای دزدیدن آن اقداماتی صورت گرفت اما هیچکدام به انتها نرسیدند. اکنون این مجسمه در کتابخانه و آرشیو شهر دوبلین در خیابان پیرس (Pearse) نگه داری می شود. در سال 2003 هم، مناره مخروطی شکل معروف دوبلین در محل قبلی یادبود Nelson ساخته شد.

یادبود Tannenburg

جنگ TANNENBURG در آگوست 1914، به منزله پیروزی عظیم برای آلمان و یک شکست سنگین برای تزار روسیه بود. بنای یادبودی از این جنگ نیز توسط برادران Johansones و Walter kruger طراحی شد و در نزدیکی همان محل جنگ در شرق پروس در سال 1927 ساخته شد. پاول فون هیندنبورگ (Paul von Hindenburg)، یکی از فرماندهان این جنگ و رئیس جمهور آلمان در سال 1927، سخنرانی در مورد تعهد مبارزه انجام داد و گفت: این اتهام که آلمان مسئول یکی از بزرگترین جنگ ها بوده است را رد می کنیم. بعلاوه ادولف هیلتر و نازی ها هم از این جنگ حمایت می کردند. زمانی که هیندنبورگ درگذشت، در حالی که خودش تنها دوست داشت که در کنار همسرش به خاک سپرده شود، هیتلر آرامگاه باشکوهی را برای او در نظر گرفت. نازی ها یادبود Tannenburg را به یک مقصد پربازدید نازیسم تبدیل کردند. جاذبه ها و مجسمه های زیادی به این محل اضافه کردند، سفر به این مکان را ناز با شروع درگیری های جنگ دنیای دوم، تصمیم گرفته شد برای بزرگداشت قهرمانان جدید نازی ها درجنگ های جدید آلمان ، یادبودهای دیگری نیز به آن اضافه شود. اما این اتفاق هرگز نیفتاد. کمی پس از اتمام جنگ، لهستانی ها مجسمه ها را پایین کشیدند، پلاک های فلزی را جدا کردند و سنگ گرانیت را به شهر الشتین (شهری در لهستان) بردند تا با آن یادبود جنگ شوروی و مقر اصلی حزب کمونیست را در ورشو بسازند. در دهه 1980، تمامی آثار یادبود Tannenburg از بین رفت.

Playland

پیش از آنکه Playland at the beach به عنوان یک اسم معین برای یک مرکز تفریحی مطرح شود، مجموعه ای از وسایل تفریحی و سرگرمی ها بودند که در نزدیکی Cliff house (یک رستوران) قرار داشتند. در میان این سرگرمی های ساده، یک چرخ و فلک وجود داشت که توسط آرتور لووف (Arthur Looff) اداره می شد و یک بیبی لند (بازی که در آن یک بچه عروسکی را می زدند و جایزه می گرفتند) که توسط جان فریدلز(John Friedles) گردانده می شد. این دو مرد شکل اولیه پارک را تغییر دادند. زیرنظر آنها پارک اداره می شد و رولر کاستر بزرگی به نام Big Dipper و یک shoot the chutes (شبیه به یک سرسره با شیب تند که روی آن آب وجود داشت و با قایق از آن پایین می آمدند) هم ساخته شد و همین وسایل بازی سبب نامگذاری اولیه پارک به اسم chutes at the beach شدند. درسال 1928، برادران جورج و لئونارد ویتنی (Whitney)، پارک را خریداری کردند و نام آن را به playland at the beach تغییر دادند. جورج در سال 1952 سهم لئونارد را خریداری کرد و تا زمانی که زنده بود پارک را توسعه داد. خصوصیات منحصر به فرد این پارک آن را به یکی از مقاصد محبوب منطقه خلیج برای بچه ها تبدیل کرده بود: غرفه های تفریحی و بازی، سالن های پایکوبی، چرخ های شادی، رولرکاسترها و خیلی موارد دیگر. Playland همچنین محل تولد او بود - ساندویچ بستنی افسانه ای منطقه خلیج (Bay area)- یک بستنی وانیلی که با روکش شکلات پوشیده شده است. پس از مرگ جورج در سال 1952، جمع آوری پارک به آرامی انجام می شد، تا اینکه در سال 1972 پارک فروخته شد و در زمان فروش خیلی چیز خاصی در آن باقی نمانده بود. یک تاریخ نگار سانفرانسیسکویی به نام Hero Caen یک بار قبل از اینکه این پارک جایش را به آپارتمان های متعدد بدهد از آن دیدن کرد و در وصفش چنین گفت: شرایط playland ناراحت کننده بود، در کنار بوهای آشنایی چون پاپ کورن، تنباکو و غذاهای چرب، بوی مرگ به مشام می رسید. منبع:atlasobscuraمنبع: کجارو

به "مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت پنجم)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مکان های تاریخی که دیگر وجود خارجی ندارند (قسمت پنجم)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید